loading...
تازه ترینها
محمد غفوری تبار بازدید : 175 یکشنبه 16 آبان 1395 نظرات (0)

استرس شغلی و سلامت روانی

استرس شغلی و سلامت روانی دسته: مدیریت
بازدید: 6 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 10 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 5

مشاغل و حرفه‌ها بخش مهمی از زندگی‌ ما هستند همراه با ایجاد یك منبع درآمد، مشاغل به ما كمك می‌كنند تا خواسته‌های شخصی خود را برآورده كنیم، شبكه‌های اجتماعی شكل دهیم و به جامعه خدمت نماییم

قیمت فایل فقط 3,100 تومان

خرید

استرس شغلی و سلامت روانی

 

مشاغل و حرفه‌ها بخش مهمی از زندگی‌ ما هستند. همراه با ایجاد یك منبع درآمد، مشاغل به ما كمك می‌كنند تا خواسته‌های شخصی خود را برآورده كنیم، شبكه‌های اجتماعی شكل دهیم و به جامعه خدمت نماییم.

استرس در كار:

حتی «شغل‌های رویایی» هم دارای لحظه‌هایی پراسترس، انتظارات كاری و سایر مسئولیت‌ها می‌باشند. برای برخی افراد، استرس محركی است كه انجام بعضی كارها را حتمی می‌سازد. به هرحال، استرس محیط كاری می‌تواند براحتی زندگی شما را تحت تأثیر قرار دهد. ممكن است بطور مداوم در مورد یك پروژه خاص نگران باشید، از رفتار نادرست یك همكار یا سرپرست (مدیر گروه) احساس ناخوشایندی داشته باشید یا آگاهانه و به امید كسب یك ترفیع، بیش از حد توانتان كاری را بپذیرید. چنانچه شغل‌تان را در رأس همه امور خود قرار دهید، روابط شخصی‌تان تحت تأثیر قرار گرفته‌ و با فشارهای كاری ادغام می‌شود.

قیمت فایل فقط 3,100 تومان

خرید

برچسب ها : استرس شغلی و سلامت روانی , استرس شغلی و سلامت روانی , دانلود مقاله استرس شغلی و سلامت روانی , مقاله استرس شغلی و سلامت روانی , خرید و دانلود مقاله استرس شغلی و سلامت روانی , پروژه , پایان نامه , پژوهش , مقاله , جزوه , دانلود پروژه , دانلود پایان نامه , دانلود پژوهش , دانلود مقاله , دانلود جزوه , , خرید مقاله استرس شغلی و سلامت روانی , دانلود و خرید مقاله مدیریت , مقاله مدیریت , خرید مقاله

محمد غفوری تبار بازدید : 243 جمعه 18 تیر 1395 نظرات (0)

شناخت ریسک و بازده ، CAPM و مدل سه عاملی فاما – فرنچ

شناخت ریسک و بازده ، CAPM و مدل سه عاملی فاما – فرنچ دسته: حسابداری
بازدید: 2 بار
فرمت فایل: docx
حجم فایل: 253 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 37

مفهوم عمومی انتظار بازده بالاتر داشتن مستلزم پذیرش ریسک بیشتر است بسیاری از سرمایه گذاران به این نکته توجه دارند که پذیرش ریسک بالاتر برای دریافت بازده های بالاتر الزامی است در این مقاله ما دو مدل مهم را برای توضیح این رابطه بکار گرفته وآنها را توضیح می دهیم آنگاه توضیح خواهیم داد که چگونه این ابزارها می توانند بوسیله سرمایه گذاران برای ارزیابی د

قیمت فایل فقط 4,800 تومان

خرید

شناخت ریسک و بازده ، CAPM و مدل سه عاملی فاما – فرنچ

 

ریسک و بازده:
مفهوم عمومی: انتظار بازده بالاتر داشتن مستلزم پذیرش ریسک بیشتر است.
بسیاری از سرمایه گذاران به این نکته توجه دارند که پذیرش ریسک بالاتر برای دریافت بازده های بالاتر الزامی است. در این مقاله ما دو مدل مهم را برای توضیح این رابطه بکار گرفته وآنها را توضیح می دهیم. آنگاه توضیح خواهیم داد که چگونه این ابزارها می توانند بوسیله سرمایه گذاران برای ارزیابی داراییهایی همانند اوراق قرضه مورد استفاده قرار گیرند.

چرا باید شرکتهای با ریسک بالاتر درآمدهای بالاتری هم داشته باشند ؟ مسلمً یک سرمایه گذار به ازای پذیرش ریسک بالاتر ، نیاز به بازده پیش بینی شده بالاتری دارد. و ما در واقع این ارتباط را با بررسی بازده های بلند مدت تاریخی سهام، اوراق قرضه و داراییهای با ریسک کمتر ، همانگونه که در اولین نمودار آمده است ، مشاهده می کنیم.

برای درک این مطلب ، فرض کنید که یک سرمایه گذاری که پیش بینی شده است یک میلیون دلار را بطور مستمر و سالانه ایجاد کند ، انجام گرفته است. یک فرد برای یک چنین دارایی چقدر حاضر است بپردازد؟ پاسخ به نامشخص بودن یا ریسک پذیری گردش وجوه نقد بستگی دارد. با مشخص بودن کامل شرایط که در آن گردش وجوهخ نقد بهنگام قرارداد کاملاض مشخص می شود ، یک سرمایه گذار دارایی را با نرخ بدون ریسک در نظر خواهد گرفت . همچنانکه میزان نا مشخصی افزایش می یابد ،بازده مورد نیاز برای جبران ریسک افزایش می یابد و در نتیجه در قیمت پایینتری سرمایه گذار مایل به سرمایه گذاری است ، زیرا ریسک بالاتر مستلزم دادن تخفیف است.

بعلاوه اقتصاد دانان فرض می کنند که سرمایه گذاران ریسک گریز هستند ، به این معنا که آنها حاضرند از بخشی از بازده چشم پوشی کنند ( و حتی حاضرند کمتر از ارزش فعلی بازده آتی پیش بینی شده را دریافت کنند ) تا ریسک را کاهش دهند. اگر این فرض درست باشد،انتظار داریم سرمایه گذاران برای جبران ریسک اضافی پذیرفته شده بواسطه نگهداری داراییهای ریسک پذیرتر ، بازده بیشتری را تقاضا کنند.

بی ثباتی شاخصی برای ریسک:
یکی از معیارهای کاملاً پذیرفته شده برای ریسک ، بی ثباتی ، یعنی میزان تغییر بازده دارایی در دوره های زمانی موفق ، است که عموماً به صورت انحراف استاندارد بازده ها بیان می شود. یک دارایی که دارای نوسانات شدید است ، انتظار میرود که دارای ریسک بالاتری باشد ، زیرا ارزش دارایی در زمانی که سرمایه گذار می خواهد آنرا بفروشد کمتر از آنچه است که پیش بینی شده بود. بعلاوه ، بی ثباتی بالاتر از نظر آماری، به معنی این است که ارزش آتی و بالقوه یک دارایی که بی ثباتی بالایی دارد در رنج وسیعتری افت می کند.

متنوع کردن و ریسک سیستماتیک:
البته از نظر قانونی ، بی ثباتی یک سهام خاص مربوط به خودش است و بهنگام بررسی ریسک اصلاً اهمیتی ندارد.وضعیتی را در نظر بگیرید که یک سرمایه گذار بدون اینکه متحمل هزینه اضافی گردد ، بی ثباتی مربوط به پورتفولیو ی داراییهای خود را کاهش دهد. این کار معمولاً از طریق متنوع کردن انجام می شود. فرض کنید به جای یک نوع سهام ، دو نوع سهم با بازده های پیش بینمی شده برابر نگه داری می شوند. از انجاییکه بازده سهام هیچ همبستگی با هم ندارند

، غیر ممکن است که در یک زمان هر دو حرکات شدیدی را تجربه کنند و در نتیجه بی ثباتی کل پورتفولیو را کاهش می دهند. چون داراییها در یک ارتباط محدود با یکدیگر حرکت نمی کنند (البته نسبت به هم کمی همبستگی مثبت دارند ) ، بی ثباتی کل بدون آنکه بازده مورد انتظار کاهش یابد و با توزیع پول در بین چند دارایی ،کاهش می یابد .

این مفهوم متنوع کردن یکی از مهمترین اصول پورتفولیو ی مدرن است ، بی ثباتی با اضافه شدن داراییهای بیشتری به پورتفولیو کاهش می یابد. اگرچه این نکته را باید متذکر شد که ، نرخ کاهش بی ثباتی بر اثر اضافه شدن داراییها در صورتی که تعداد داراییها در پورتفولیو افزایش یابد ، کاهش پیدا می کند. همانگونه که نمودار زیر برای یک سناریوی خاص نشان می دهد (%۲۰ بی ثباتی برای هر دارایی و کووراریانس صفر بین داراییها) ، قاعده کلی این است که یک پورتفولیو که شامل حداقل ۳۰ % دارایی است ، به خوبی متنوع شده است.

بی ثبتی را می توان بدون هیچ هزینه خاص و فقط از طریق متنوع کردن ، کاهش داد ، البته این نکته برای سرمایه گذاران قابل ذکر است که آنها نباید برای آن بخش از بی ثباتی سهام و یا به خاطر یک پورتفولیوی که به خوبی متنوع شده است ، انتظار پاداش داشته باشند. این نوع بی ثباتی را در ادبیات مالی ، ریسک غیر سیستماتیک می گویند ، زیرا ناشی از کل بازار نیست ، بلکه فقط یک نویز اتفاقی اضافی برای بازده آن دارایی خاص است.از آنجاییکه این نویز دارای بازده صفر است ، می توان آنرا با اضافه کردن اوراق بهادار بیشتر به پورتفولیو ، متنوع نمود . در این صورت میانگین آن صفر خواهد بود و انحراف استاندارد آن هرچه تعداد داراییهای اضافه شده بیشتر گردد ، کاهش می یابد.

نتیجه منطقی این فرضیه آن است که اگر تعداد داراییهای موجود در یک پورتفولیو کافی باشد ، بی ثباتی پورتفولیو با کل بازار هماهنگ می شود. بنابراین ،سرمایه گذاران فقط بایستی برای آن بخش از ریسک که نمی توان آنرا با متنوع کردن از بین برد منتظر پاداش باشند.

بتا یک معیار برای ریسک سیستماتیک:

همانگونه که در بالا گفته شد ، یک دارایی دارای هر دو ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک است. بخشی از بیثباتی که به عنوان سیستماتیک مورد توجه قرار می گیرد با میزان انحراف بازده آن از کل بازار اندازه گیری می شود. برای مشخص کردن این بی ثباتی از پارامتری به نام بتا استفاده می شود که توزیع ریسک را برای یک اوراق بهادار خاص در یک پورتفولیو که به خوبی متنوع شده است را اندازه گیری می کند.

 

که در آن
بازده دارایی
بازده بازار
واریانس بازده بازارو
کووراریانس بین بازده بازار و بازده دارایی است.

در عمل،بتا با استفاده از بازده های تاریخی برای بازار و دارایی و برای پورتفولیو بازار به صورت شاخص کل همانند S&P 500 یا Russel 2000 محاسبه می شود. اینگونه اطلاعات به طور گسترده از طریق بانکهای اطلاعاتی مالی در دسترس بوده و می توان آنها را در بسته های نرم افزاری همانند Excel یا SPSS دانلود کرد.
برای مشخص کردن بتا یک پورتفولیو ، به سادگی میانگین بتای اوراق بهادار خاص را که با توجه به بازار سرمایه هر اوراق وزن گذاری شده است ،محاسبه می کنیم.

بخش بعدی توضیح می دهد که چگونه می توان میزان یک ریسک را در یک مدل قرار داده و از آن برای توضیح رابطه بین ریسک سیستماتیک و بازده مورد انتظار استفاده کرد.

CAPM
فرضیات اصلی برای فرموله کردن مدل
مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای (CAPM) سعی می کند که رابطه بین بتای یک دارایی و بازده مورد انتظار برای آنرا توضیح دهد. مدل CAPM شامل کسری فرضیات ساده در مورد رفتار سرمایه گذار و وجود یک عامل ریسک متداول است.

اولین فرض این است که سرمایه گذاران فقط مراقب بازده مورد انتظار و بی ثباتی هستند. بنابراین ، همانند مصرف کنندگان معمولی ، آنها بازده مورد انتظار را برای یک سطح مشخص از بی ثباتی ، افزایش می دهند. دوم اینکه ، تمام سرمایه گذاران نظر یکسانی در مورد موازنه ریسک و بازده در بازار دارند.
فرض سوم این است که ، تنها یک عامل ریسک در یک پورتفولیو بزرگ بازار وجود دارد.فرض شده است که سرمایه گذاراران پورتفولیو متنوع شده را نگهداری میکنند ، زیرا بازار برای ریسکهایی که از طریق متنوع کردن می توان آنها را حذف کرد ،چیزی به سرمایه گذاراران نمی دهد. بنابراین ، CAPM می گوید که اگر بتای یک اوراق بهادار مشخص باشد ، این امکان وجود دارد که بازده آنرا نیز محاسبه کرد.

 

مدل منطقی: بهبود درک مستقیم
برای ایجاد شناخت نسبت به این مدل ، در ابتدا فرض کنید که دارایی هیچ بی ثباتی ندارد و بنابراین ریسکی هم ندارد.پس بازده آن با بازار تغییر نمی کند. بنابراین بتای این دارایی صفراست و بازده مورد انتظار برای آن معادل با نرخ بدون ریسک است.
سپس فرض کنید که ، دارایی در ارتباط با بازار حرکت می کند ، یا بتای آن یک است. بنابراین با توجه به این همبستگی با بازار ، طبق تعریف این دارایی درآمدی معادل با بازار را تولید می کند.

دوباره ، در مورد دارایی فکر کنید که نوسانات بازده ایی بزگتری را نسبت به بازار تجربه کرده است ، یا دارای بتای بزرگتر از یک است. م انتظار خواهیم داشت تا این دارایی با توجه به ریسک اضافه ایی که دارد ، بازده بالاتری نیز داشته باشد.
اگر ما این رابطه بین بازده های مورد انتظار برای یک دارایی را با میزان ریسک بازاری که آنها با آن مواجه هستند را عمومیت دهیم ،به معادله CAPM می رسیم:

که در آن نرخ بدون ریسک و
بازده بیش از پورتفولیوی بازار برای دارایی بدون ریسک است ، که اغلب به پاداش ریسک سرمایه می گویند.
در واقع CAPM می گوید که ، انتظار می رود که یک دارایی بازده ایی معادل با نرخ بازده بدون ریسک بعلاوه یک پاداش برای قبول ریسک داشته باشد که با بتای دارایی اندازه گیری می شود. نمودار زیر این رابطه پیش بینی شده را برای بتا و بازده نشان می دهد ، این خط را ، خط امنیت بازار می نامند.

در انگلیسی بتا نسبت افزایش بازده مورد انتظار برای یک دارایی به کل افزایش بازده در بازار است که درآن بازده اضافی به صورت بازده مربوط به یک دارایی منهای بازده مربوط به یک دارایی با ریسک صفر ، تعریف می شود. برای مثال برای یک دارایی با بتای ۵/۱ انتظار میرود که بازده برای این داریی در حالیکه بازده دارایی بدون ریسک در بازار ۱۰% است ، ۱۵% باشد.
بنابراین بتا یک روش عددی برای بیان این مطلب است که ، بازده مورد انتظار برای داراییهایی که با بازار دارای کوواریانس بالا هستند ،به شدت نسبت به نوسانات بازار حساس هستند.

CAPM ابزاری برای مدیران ارزیابی کننده سرمایه:
به خاطر دارید که ، CAPM ، زمانیکه بازده مورد انتظار برای یک دارایی خاص یا یک پورتفولیو متاسب با ریسک آن و بازده بازار است،می تواند بعنوان ابزاری برای ارزیابی کارایی مدیران فعال به کار گرفته شود.

مدیران فعال در امر سرمایه سعی می کنند تا با انتخاب سهامها براساس تحقیقات و گزینه های موجود و قرار دادن آنها در پورتفولیو بهتراز بازار عمل کنند.یکی از مهمترین پرسشهایی که در مورد بازده واقعی مطرح است ، این می باشد که آیا مدیران سرمایه واقعاً بازده بالاتری نسبت به بازده بر اساس ریسک ارائه می کنند؟ مدل CAPM یک برآورد از آنچه که بازده باید باشد و نیز بتای ریسک پورتفولیو به ما می دهد. اگر بازده واقعی بالاتر از بازده بر مبنای مدل CAPM باشد ، این نقاط به سمت ارزش بالاتر حرکت می کنند. اگر مدیر بازدهی کمتر یا مساوی داشته باشد ، او دقیقاً دستمزدش را دریافت می کند زیرا ارزش سرمایه گذاری را اضافه نکرده است.

بر اساس توضیحات قبلی ما در مورد موازنه ریسک و بازده ،می توانیم ببینیم که یک راه برای آنکه یک مدیر لازده مورد انتظار را برای سرمایه افزایش دهد این است که در جاهایی سرمایه گذاری کند که ریسک سیستماتیک بیشتری دارند. در حقیقت با پذیرش واریانس بیشتر ، مدیر می تواند بتای سرمایه (ریسک پورتفولیو)و در نتیجه بازده مورد انتظارش را افزایش دهد.

اگرچه برخی از سرمایه گذاران ممکن است ریسک بالاتر را برای افزایش بازده مورد انتظار قبول کنند ، اما مقادیر واقعی برای یک سرمایه نشان می دهند که او می تواند بازده بالاتر را با همان ریسک و یا کمتر از آن بدست آورد. در واقع ما می پرسیم که آیا مدیر قادر است یک پورتفولیو که بازده ایی بالاتر از انچه که CAPM پیش بینی کرده است ، داشته باشد؟ بازده واقعی یک پورتفولیو را با بازده مورد انتظار پیش بینی شده بوسیله CAPM مقایسه کنید. اختلاف بین اید دو “بازده اضافی” است که اغلب به آن α می گویند.از نظر نموداری اگر α بزرگتر از صفر باشد به معنی این است که این پورتفولیو باید بالای خط امنیت بازار باشد. از وجود یا عدم وجود یک آلفای مثبت می توان برای ارزیابی کارآیی یک مدیر استفاده کرد.

 

تحلیلهای رگرسیون :ابزاری برای استفاده از CAPM
برای اینکه مشخص شود آیا یک مدیر بواسطه لرزش افزوده ایی که بدست آورده باید بستانکار شود ، می توانیم پورتفولیوی مدیر را بااستفاده از مدل CAPM و رگرسیون تجزیه و تحلیل کنیم.
در این حالت ما می خواهیم بدانیم که چگونه بازده یک دارایی خاص یا پورتفولیو با توجه به بازده بازار تغییر می کند. برای انجام این رگرسیون به سه سری اطلاعات زمانی نیاز داریم .

اول: بازده(معمولاً ماهیانه ) برای سهامی که ما بتای آنرا برای یک دوره خاص(اغلب ۳ یا ۵ ساله) مشخص کرده ایم .
دوم: بازده شاخص کل بازار برای همان دوره
سوم: بازده بدون ریسک برای همان دوره
جای تعجب نخواهد بود اگر معادله ایی که بدست می آوریم شبیه به معادله CAPM باشد که در بالا به آن اشاره شد:

توجه داشته باشید که اضافه شدن آلفا برای مشخص کردن ارزش افزوده مدیر سرمایه است. بعلاوه توجه داشته بلاشید که عبارت بتا در فرمول رگرسیون معادل با همان بتایی است که قبلاً گفته شد و محاسبه آن نیر مطابق همان روش قبلی است.
با مرتب کردن این معادله می توانیم رگرسیون را انجام داده و مشخص کنیم آیا آلفا واقعاً مثبت است یا خیر. برای انجام آزمایش ، اطلاعات را به گونه ایی تنظیم کرده ایم که بازده بالاتر باشد. با کم کردن از دو طرف معادله خواهیم داشت:

حالا معادله به یک معادله خطی آشنا تبدیل شده است و ما می توانیم بازده سرمایه ایی تاریخی بالاتر (سهام خاص ) از بازده تاریخی بازار را مشخص کنیم.رگرسیون روی نمودار نقاطی را مشخص میکند که باید نمودار تا آجاییکه ممکن است با این نقاط انطباق داشته باشد. شیب این خط بتا است .آلفا محل برخورد این خط با محور عمودی است. و نشان می دهد که تا چه میزان وضعیت سرمایه بهتر از CAPM پیش بینی شده است.

اگر آلفا صفر باشد انتظار میرود که خط رگرسیون از مبدا شروع شود ، در ضمن آلفا می تواند منفی هم باشد.

بررسی CAPM:
اگرچه CAPM یک ابزار مفید و بسیار کآرمد است ولی نگرانیهایی در مورد بازده کلی وجود دارد. برخی از این نگرانیها بواسطه تحقیقات آکادمیک که در سالهای اخیر صورت گرفته است بروز کرده است.

قدرت پیش بینی صحیح CAPM جای تردید دارد. زمانی که بازده واقعی با آنچه که CAPM پیش بینی کرده است مورد مقایسه قرار می گیرد ، مشخص می شود که این مدل برخی اوقات درست کار نمی کند. ما کشف کردیم که مدلهای CAPM مقدار۰/۸۵ را برای بدست میآورند ، در حالیکه مقدار یکی از مهمترین دلایل برای جامعیت CAPM است ، که مشخص شده است دقیقاً ۱۵% از انحراف مشاهده شده در بازده ها همچنان بدون دلیل مانده است.
بعلاوه بسیاری از محققان بر این باورند که ، سایر عوامل ریسک نیر تاثیر عمده ای بر روی بازده مورد انتظار در بازار دارند. بنابراین سادگی فرضیات CAPM در مورد اینکه فقط یک عامل ریسک را در نظر می گیرد جای تامل دارد.

این انتقادات در بساری موارد با یکدیگر مرتبط هستند ، پیشرفت در یکی از آنها باعث تاثیر گذاری روی بقیه می شود. از آنجاییکه قدرت پیش بینی و توضیح CAPM با توجه به ساختار مدلی آن است ،در تجزیه و تحلیل ارزش سرمایه بوسیله محققان آکادمیک ، فرض وجود یک عامل واحد در ریسک بی ارزش است.

افزایش عوامل باعث افزایش قدرت پیش بینی می شود:
امروزه مشخص شده است که شرکتها با عوامل مخاطره آمیز زیادی سرو کار دارند. برخی از این عوامل خطر عبارتند از: ریسک بازار ، خطر ورشکستگی ، خطر ارزی ، خطر عرضه کنندگان ، و غیره. با توجه به اینکه در مدل CAPM از یک عامل استفاده می شود منطقی است که مدلی که در برگیرنده عوامل بیشتری باشد ، مدل کاملتر و دقیقتری خواهد بود. در عمل ، عوامل اضافی باعث توزیع بیشتر ریسکی که یک شرکت با آن مواجه است ، می شود. یک عامل ریسک می تواند به چندین بعد تجزیه شود.

بعلاوه ، از نظر آماری ، افزایش متغیرهای مستقل به رگرسیون اغلب باعث بهبود قدرت تفسیری مدل میگردد. بهمین دلایل ، در مدلهای چند عاملی فرض وجود یک عامل حذف شده و به دنبال سایر عواملی که بازده مورد انمتظار یک دارایی را تحت تاثیر قرار می دهند ، می گردند.
با توجه به فرضیات متعددی که وجود دارد ، صرفنظر از اینکه عوامل مختلفی وجود دارد و اطلاعات موجود در بازار زیاد است ،یکی از بزرگترین اهداف محققان این است که عوامل ریسک بیشتری که توانایی پیش بینی را افزایش می دهند را مشخص کنند.

فاما و فرنچ و مدل سه عاملی:
اندازه و مقدار عوامل باعث ایجاد قدرت توضیحی بیشتر می گردد.
محققان معروف اوجین فاما و کن فرنچ تحقیقات گسترده ای در این زمینه انجام دادنهد و به این نتیجه رسیدند که بغیر از ریسک بازار ، عواملی چون “مقدار” و “اندازه” نیز عوامل مهمی هستند ، که برای توضیح علت گرایش سهام عمومی بکار گرفته می شوند. برای مشخص کردن این ریسکها ، آنها دو عامل را ایجاد کردند:
SMB برای مشخص کردن اندازه ریسک و
HML برای مشخص کردن مقدار ریسک.
فاما و فرنچ این یافته ها را برای اولین بار در سال ۱۹۹۲ منتشر کردند و از همان زمان نیز به اصلاح کارشان ادامه داده اند.

عوامل SMB و HML :
عامل SMB : حسابداری اندازه جایزه
SMB که مخفف کلمات Small Minus Big است ، برای اندازه گیری بازده اضافی سرمایه گذارانی که به طور تاریخی بابت سرمایه گذاری در سهام شرکتهای با بازار سرمایه نسبتاض کوچک ،دریافت می کنند طراحی شده است. این بازده اضافی را اغلب ” اندازه جایزه ” می گویند.

در عمل ، عامل smb ماهیانه به این صورت محاسبه می شود که بازده متوسط برای ۳۰% کوچکترین سهام ها از بازده متوسط ۳۰ % بزرگترین سهام ها در همان ماه کسر می گردد. SMB مثبت در یک ماه به معنی این است که مجموعه سهام کوچتر از مجموعه سهام بزرگتر ، بهتر عمل کرده است. SMB منفی در یک ماه به این معنی است که مجموعه بزرگ بهتر عمل کرده است. با توجه به CAPM ، زمانی که تحلیلهای تاریخی انجام می شود ، ما از عوامل SMB محاسبه

شده برای هر دوره زمانی که اغلب ماهیانه است، استفاده می کنیم . و برای اهداف پیش بینی ( آلفای بازده اضافی محاسبه می شود )، از متوسط تاریخی عامل یا یک پاداش حدسی خوب استفاده می کنیم. بعنوان مرجع ، میانگین تاریخی عامل SMB سالیانه از ژولای ۱۹۲۶ تا ژولای ۲۰۰۲ حدود ۳/۳% است. در سخنرانی که اخیراً کن فرنچ انجام داده است وی گفته که پاداشSMB سالیانه ، امروزه بین ۵/۱ تا ۲ % است.

قیمت فایل فقط 4,800 تومان

خرید

برچسب ها : شناخت ریسک و بازده ، CAPM و مدل سه عاملی فاما – فرنچ , پروژه دانشجویی , تحقیق در مورد شناخت ریسک و بازده , CAPM و مدل سه عاملی فاما – فرنچ , خرید مقاله , دانلود پروژه , دانلود مقاله , دانلود مقاله در مورد شناخت ریسک و بازده , CAPM و مدل سه عاملی فاما – فرن , دانلود مقاله شناخت ریسک و بازده , CAPM و مدل سه عاملی فاما – فرنچ , دانلود مقاله فارسی , سایت مقاله , شناخت ریسک و بازده , CAPM و مدل سه عاملی فاما –

محمد غفوری تبار بازدید : 189 جمعه 18 تیر 1395 نظرات (0)

مقاله در مورد ساختارهای دولت و حسابداری در شهرداری های بزرگ

مقاله در مورد ساختارهای دولت و حسابداری در شهرداری های بزرگ دسته: حسابداری
بازدید: 5 بار
فرمت فایل: docx
حجم فایل: 1646 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 31

اکثر شهرهای ایالات متحده با روش های شهردار ـ شورا و یا شورا ـ مدیر دولت با حرکتی تدریجی به سمت شهرهای شورا ـ مدیر اداره می شوند مدلسازی نظری نشان می دهد که روش شورا ـ مدیر کارآمدتر است چون مدیر شهر انگیزه های بیشتری برای افزایش عملکرد مالی و حسابداری نسبت به شهردار به عنوان مدیر اجرایی دارد

قیمت فایل فقط 4,800 تومان

خرید

مقاله در مورد ساختارهای دولت و حسابداری در شهرداری های بزرگ

 

چکیده
اکثر شهرهای ایالات متحده با روش های شهردار ـ شورا و یا شورا ـ مدیر دولت با حرکتی تدریجی به سمت شهرهای شورا ـ مدیر اداره می شوند. مدلسازی نظری نشان می دهد که روش شورا ـ مدیر کارآمدتر است چون مدیر شهر انگیزه های بیشتری برای افزایش عملکرد مالی و حسابداری نسبت به شهردار به عنوان مدیر اجرایی دارد. به هر حال ، دو عامل بسیار مهم برای مقایسة

شهرداری ها مطرح شده است. از اواسط دهة ۱۹۸۰ ، قوانین دولت مرکزی و محلی سخت تر شد. ضمناً شرایط اقتصادی به طور چشمگیری بهبود یافت. از این رو دو عامل مذکور برای ارزیابی شرایط مالی و حسابداری در شهرهای کلان مناسب تر بودند. هدف این مقاله بررسی اهمیت ساختار دولت در زمینة میزان افشای حسابداری و شرایط اقتصادی براساس نمونه هایی از شهرهای بزرگ

از اوایل دهة ۱۹۸۰ و اواسط دهة ۱۹۹۰ می باشد. یافته ها این نظریه که شهرهای مدیر شهری در واقع بیش از شهرهای شهردار ـ شورا براساس ابعاد مهم بررسی شده در آزمون های تک

متغیری و چند متغیری عمل می نماید ، را تأیید می کنند. شهرداری های بزرگ از ۱۹۸۳ تا ۱۹۹۶ براساس متغیرهای مهم مالی و حسابداری تغییر نموده و پیشرفت کرده اند. شهرهای شورا ـ مدیر برای افشای موارد حسابداری در هر دو دورة زمانی برتر از شهرهای شهردار ـ شورا هستند. شرایط اقتصادی شهرهای شورا ـ مدیر در ۱۹۸۳ بسیار عالی بود ، اما اسناد مربوط به سال ۱۹۹۶

نابسامان بودند.
۱٫ مقدمه
اکثر شهرهای آمریکا به روش های شورا ـ مدیر ( ۳/۴۸ % ) و شهردار ـ شورا (MC) (7/43 % ) دولت شهرداری اداره می شوند.در دو دهة اخیر حرکت از روش
شهردار ـ شورا به سمت شورا ـ مدیر (C-M) بوده که به طور متوسط ۶۳ شهر در یک سال از روش C-M استفاده می کرده اند.
این امر نشان می دهد که روش C-M بر طبق دلایل مالی و یا سیاسی از امتیاز بیشتری برخوردار است. ( ممتاز است ) ( ICMA ، ۲۰۰۰ ). آیا شهرهای C-M حقیقتاً براساس نتایج مالی و حسابداری ممتاز و برجسته پایه ریزی شده اند ؟
هدف مقالة فعلی بررسی و مقایسة عملکرد نسبی دولت شرکتی (M-C در مقابل C-M ) مورد استفادة شهرداری های بزرگ است. آزمون های تک متغیری و چند متغیری در طی دو دورة حسابداری ، پایان سال های مالی ۱۹۸۳ و ۱۹۹۶ برگزار شده اند. دورة اول قبل از وضع قوانین سخت فدرال و تأسیس هیئت تدوین استانداردهای حسابداری دولتی (GASB) بود. شرایط اقتصادی شهرهای بزرگ در این دوره نسبتاً نامساعد بود. دورة بعدی یک دهه بعد از تصویب قانون حسابداری ساده و تشکیل GASB بود. شرایط اقتصادی شهرهای بزرگ در این دوره بهبود یافت. دو شاخص عملکردی مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل عبارتند از : ۱- میزان افشای حسابداری و ۲- وضعیت مالی بر طبق پیش بینی ها ، شهرهای C-M در هر دو دوره براساس انگیزه های مربوط به مدیریت حرفه ای بیش از شهرهای M-C عمل می کنند.
در مرحلة اول ایوانز و پاتون (۱۹۸۳ ) ، مقالة حسابداری فرضی ارائه نمودند. مبنی بر اینکه مدیریت حسابداری مربوط به C-M افشای حسابداری و مشخصات مالی بهتری را براساس انگیزه های

علامت دهی و نظریة نمایندگی ارائه می نماید. همچنین مدارک نظری و عملی برتری قابل ملاحظه ساختار دولت C-M را نشان می دهد. می توان این نوع برتری را براساس داده های دهة ۱۹۸۰ یا ۱۹۹۰ و یا هر دو دهه اثبات نمود. دو دهة ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰دوران رکود اقتصادی و نابسامانی های

مالی برای شهرداری ها بود. حسابداری نامساعد و کیفیت حسابرسی و تنش مالی فشار افزایش یافت. در نتیجه ، قوانین حسابداری و حسابرسی رسمیت یافت. قوانین جدید برای چندین سال به اجرا در آمدند و همزمان با آن شرایط اقتصادی به طور اساسی بهبود یافت. بنابراین ، طبق پیش بینی ها اصلاحاتی در نتایج مالی و حسابداری براساس قوانین دقیق تر و ثبات مالی در حکومت محلی به وجود آمد. مشخص نشده که ساختار دولتی تا چه حدی به شرایط مالی و حسابداری و اصلاحات قانونی و اقتصادی در اوایل دهة ۱۹۸۰ بستگی دارد.
ایوانز و پاتون (۱۹۸۳ ، ۱۹۸۷ ) مدرکی دال بر تفاوت های شهرداری در حسابداری بر اساس ساختار دولتی ارائه نمودند. شهرهای C-M به احتمال زیاد دارای گواهی تطبیق (گواهی ابراز لیاقت فعلی ) بودند، چون مدیر شهر ( CM ) یک مدیر حرفه ای بود که انگیزه هایی برای حذف صلاحیت داشت. برتری اساسی حسابداری شهرهای C-M به وسیلة چند تحقیق و با استفاده از داده های شهرداری از ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ تأیید شده بود. برای مثال به تحقیقات کوپلی (۱۹۹۱ ) و گروکس و شیلدز (۱۹۹۳ ) رجوع نمایید.
در طی دو دهة گذشته ، چند شاخص ، تغییرات ساختاری اساسی را در شهرهای آمریکا نشان

می دهند. برای مثال ، شهرهای بزرگ در سال ۱۹۹۶ در مقایسه با شهرها در سال ۱۹۸۳ ، از گزارشات مشروط حسابرسی کمتر ، درجه بندی اوراق قرضه بالاتر و گواهیهای بیشتر برخوردارند (مکللاند و گروکس ، ۲۰۰۰ ، صفحة ۲۷۶ ) و علت آن افزایش قوانین حسابداری و مالی و بهبود

شرایط اقتصادی می باشد. بنابراین ، اهمیت ساختار دولتی شهرداری در این تحول و دگرگونی مشخص نیست. هدف تحقیق فعلی تجزیه و تحلیل این اختلافات است. مدلسازی نظری براساس دو سناریوی احتمالی پایه ریزی شده :
۱) شهرهای C-M به علت اهمیت مدیریت حرفه ای در تمام ابعاد و بیش از شهرهای M-C عمل می کند ؛ یا ۲) میان دو ساختار دولتی تا اواسط دهة ۱۹۹۰ از نظر نتیجه تفاوتی وجود ندارد. چون ترکیب قوانین و شرایط اقتصادی قوی عوامل مهمی در موفقیت مالی به شمار می روند. فرضیه های ارائه شده در این مقاله نشان می دهند که تغییرات قانونی و شرایط اقتصادی بهبود یافته برای میزان افشای حسابداری و وضعیت مالی ، مطابق با سناریوی دوم تسلط دارد.
آزمایش تجربی ابتدا براساس تجزیه و تحلیل توصیفی و تک متغیری عوامل مهم حسابداری ، حسابرسی و مالی شهرهایی با بیش از ۱۰۰۰۰۰ نفر جمعیت ، با استفاده از یک طرح زوج همتا برای سال های ۱۹۸۳ و ۱۹۹۶ پایه گذاری شده است.
سپس مدل های چند متغیری با استفاده از OLS و رگرسیون منطقی به مقایسة آماری دو ساختار دولت متعلق به هر دو دورة حسابداری پرداختند. مدل نخست میزان افشای شهرها را بررسی می کند. نخستین تجزیه و تحلیل تجربی از گواهی ابراز لیاقت ( CA ) به عنوان معیار میزان افشا استفاده می نماید. ساختار دولتی شرکت به همراه مجموعه ای از متغیرهای کنترل به عنوان یک متغیر مستقل مورد استفاده قرار گرفته است. دومین تجزیه و تحلیل تجربی برای اندازه گیری میزان افشاء از شاخص افشاء استفاده می کند (براساس CA ، نظریة حسابرسی و ۶ مؤسسة بزرگ حسابرسی ). نتایج به دست آمده برتری شهرهای C-M به شهرهای M-C از نظر میزان افشاء در هر دوره را کاملاً تأیید می کنند. مدل دوم با استفاده از تغییر پذیری مالی به بررسی وضعیت مالی می پردازد. (وجوه عمومی صاحبان سهام توسط در آمدهای وجوه عمومی تقسیم می شود ) نتای

ج برتری شهرهای C-M در سال ۱۹۸۳ را نشان می دهد ولی نتایج ۱۹۹۶ مبهم و نامشخص هستند. در کل نتایج نشان می دهند که ساختار دولتی C-M از نظر ابعاد مهم مالی و حسابداری بر ساختار M-C برتری دارند.

بقیة مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. بخش ۲ اطلاعاتی در مورد سوابق موجود ارائه می نماید و بخش ۳ شامل یک بررسی موضوعی می شود. ایجاد و توسعة مدل در بخش ۳ ارائه شده ، در حالی که بخش ۵ نمونة ارائه شده را به طور مفصل شرح
می دهد. نتایج در بخش ۶ ارائه شده اند و بخش ۷ نتیجه گیری تحقیق است.
۲٫ پیشینه
در بخش ۱-۲ تفاوت های میان ساختارهای جانشینی دولت مانند منافع دریافتی و برگشت حقوق گمرکی آنها مورد بررسی قرار می گیرد و بخش ۲-۲ به بررسی تاریخچة مالی و حسابداری شهرها از سال ۱۹۷۵ زمانی که نیویورک سیتی در شرف انحلال مالی قرار داشت ، می پردازد.
۱-۲ ساختار دولت در شهرداری ها
از نظر تاریخی ، روش M-C دولت در شهرهای ایالات متحده بسیار متداول است. شورای شهر ، شعبة قانونی منتخب شهر محسوب می شود. وظایف اولیه عبارتند از بکارگیری بودجة عملیاتی سالانه ، تصویب آیین نامه ها یا قطعنامه های ضروری ، ارائه سیاست عمومی اساسی و طرح های آتی برای شهر ، و بررسی عملکرد شعبة اجرایی ، شهردار در این سیستم مدیر اجرایی است و معمولاً به عنوان شهردار انتخاب می شود ، گاهی شهردار می تواند عضو شورای شهر باشد که با رأی شورای شهر انتخاب شده است. شهردار شهر را بر مبنای رویدادهای روزمره اداره می کند ( و سطح مسئولیت تغییر پذیر است ) شهردار مسئول تأمین بودجه و اجرای بودجة تصویبی توسط شورا ، استخدام و اخراج رؤسای بخش و ( معمولاً به طور غیر مستقیم ) کارکنان اداری ( ۲۰۰۰ ، ICMA ) می باشد. روش M-C در تصویر ۱ به طور خلاصه مشخص شده است.

تصویر ۱٫ ساختار دولتی شهرداری ، روش شهردار ـ شورا

روش C-M که برگرفته از حرکت اصلاحی در طی قرن بیستم، روش جدیدتری است. استانتون در ایالت ویرجینیا اولین شهری بوده که در سال ۱۹۰۸ از این روش استفاده کرده است. دایتون اوهایو اولین کلان شهری بود که در سال ۱۹۱۴ از روش فوق استفاده کرد.تعمیم به کار گیری ( پذیرش ) مستلزم یک اساسنامه ، یا اجازة آیین نامة محلی یا قوانین دولتی برای این روش دولت است. ( ۲۰۰۰ ، ICMA ).
شورا در این سیستم شعبة قانونی منتخب رأی دهندگان را حفظ می کند. شورای شهر CM را استخدام و به میل خود آن را اداره می نماید. شهر شهردار یا رئیس شورایی دارد که توسط شورا یا رأی دهندگان انتخاب شده است. معمولاً شهردار رئیس شورا بوده و به عنوان رئیس سیاسی شهر وظایفی تشریفاتی بر عهده دارد. شهردار در CM و غیر آن ، یک مدیر اجرایی با مسئولیت های روزمره می باشد. او مسئول تأمین بودجه و استفاده از بودجة تصویب شده توسط شورای شهر و استخدام و اخراج تعمیمات شعبة اجرایی است. علاوه بر این مدیر به عنوان مشاور به شورا در جهت انجام وظایف قانونی شان کمک می کند ( ۲۰۰۰ ، ICMA ) روش C-M در تصویر ۲ به طور خلاصه نشان داده شده است.

تصویر ۲٫ ساختار دولتی شهرداری : روش شورا ـ مدیر

نقش شورای شهر در هر دو ساختار یکسان است و به عنوان عضو قانونی شهرداری عمل می کند. تفاوت اصلی این است که شهردار مدیر اجرایی ارشد (CEO ) در روش M-C محسوب می شود ، در حالیکه در روش C-M مدیر شهر (CM) مدیر اجرایی ارشد (CEO) می باشد. در مورد اول CEO یک سیاستمدار ، ولی در مورد دوم یک مدیر حرفه ای است. در نتیجه ، بر طبق پیش بینی

ها ساختار انگیزشی CEO برای ساختار های دولتی کاملاً متفاوت می باشد.

۲-۲ تجزیه و تحلیل مالی و حسابداری شهرداری ـ ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۶
حسابداری شهرداری تا هنگام بحران مالی نیویورک سیتی در سال ۱۹۷۵ موضوعی نسبتاً فراموش

شده به شمار می رفت ( گروکس ، ۱۹۹۵ ) ورشکستگی نزدیک بزرگترین شهر کشور و بودجه بی اعتبار و روش های حسابداری به بررسی دقیق و تحقیق در مورد منابع مالی شهرداری و جلسات عمومی در کنگره انجامید. در مرحلة اول ، اصول عمومی پذیرفته شده در حسابداری (GAAP) از طریق گزارشگری حسابداری دولتی ، حسابرسی و مالی ( شورای ملی حسابداری دولتی ۱۹۶۸ ) مطرح شدند و حسابرسی های شهرداری در میان دولت های محلی تا حدودی عادی بودند.
شهر نیویورک روشهای حسابداری مبتنی بر شرایط لازم ایالتی را پایه گذاری نمود و حسابرسی نشد. روش های حسابداری از شناخت در آمد تهاجمی استفاده و مخارج را شناسایی کردند ، و بدهی های مهمی مانند تعهدات بازنشستگی را تشخیص ندادند (گروکس و فلوری ، ۱۹۸۰ ، صفحات ۲۵-۲۶٫ برخی از تحقیقات بعدی و جلسات کنگره ای نشان می داد که این مشکلات در شهر نیویورک به شهرت گسترش یافته است. مشکلات اساسی حسابداری عبارت بودند از :
گزارشگری ناقص ملی ، عدم رعایت مقررات توسط GAAP و بسیاری از دولت هایی که حسابرسی نشده بودند. مشکلات اقتصادی در این زمان افزایش یافته و بعضی از شهرها فشار مالی زیادی را متحمل شدند. ( ارنست و وینی ، ۱۹۷۹ ) برای مثال ، کلولند در پرداخت بدهی های اصلی ناتوان بود و برای ایجاد یک سیستم حسابداری معتبر ( مطمئن ) با مشکل مواجه گردید ( گروکس و فلوری ، ۱۹۸۰ ، صفحه ۲۵ ). دو پیامد مهم سقوط نیویورک سیتی عبارتند از : ۱) جلسات کنگره ای که باعث ایجاد شرایط لازم و سخت حسابرسی برای دولت های مرکزی و محلی می شوند. ۲ ) حرفة حسابداری استانداردهای حسابداری بهتر و ساختار بهبودیافته ای را برای تعیین استاندارد ارائه مینماید ( فریمن و شولدرز ، ۱۹۹۹، صفحة ۶۰ ).
در آغاز سال ۱۹۷۹ ، شورای ملی حسابداری دولتی (NCGA ) بیانیه هایی را برای بهبود استانداردهای گزارشگری مالی و ارائه گزارش جامع تر سالانه و تا حدی « کمک کاربر» به تصویب رساند ( گزارش کامل سالانه که گزارش مالی جامع سالانه یا CAFA نامیده
می شود ) GASB در سال ۱۹۸۴ زیر نظر بنیاد حسابداری ملی (FAF ) با ساختاری شبیه به هیأت تدوین استاندارد های حسابداری مالی تأسیس شده بود. GASB براساس چارچوب بیانیه های NCGA طراحی شد و علاوه بر تفسیرها و بولتن های فنی و بیانیه های NCGA طراحی شد و ع

لاوه بر تفسیرها و بولتن های فنی و بیانیه های مفهومی تا پایان سال ۲۰۰۱ ، ۳۸ بیانیة GASB به تصویب رسید. GASB مفهوم GAAP دولتی را معتبرتر و صحیح تر ارائه نموده است فریمن و شولدرز ، ۱۹۹۹ ، صفحات ۱۱ تا ۱۶ ).

دولت فدرال برنامه های بی شماری برای تأمین مالی پروژه ها از طریق دولت های مرکزی و محلی دارد. در نتیجه دولت های محلی سالانه دهها میلیارد دلار از کمک های بلاعوض دولتی را دریافت می کنند. دولت فدرال سعی دارد تا کنترل مالی و قانونی طریقة استفاده از پول را حفظ نماید. در مرحلة اول اصلاحیه های کمک مالی مرکزی و محلی در سال ۱۹۷۹ ( که تسهیم عواید را اصلاح نمودند ) ، دولت های محلی با توجه به حسابرسی مالی به تصویب رسیدند ( گروکس و دان ، ۱۹۸۲ ، صفحات ۴۹-۵۰ ). ( ACF در این شیوه فقط برای دولت هایی به کار می رود که ۲۵۰۰۰ دلار از سپرة بانک های تجاری یا بیشتر دریافت می کنند و هر سه سال یکبار به حسابرسی نیاز دارند.)
دیوان محاسبات (GAO) و دایره مدیریت و بودجه (OMB) شرایط لازم مختلف حسابرسی فدرال را به وجود آوردند. شرایط موجود با تصویب قانون حسابرسی سادة ۱۹۸۴ به تصویب رسیدند. با این شرایط فدرالی جدید ، حسابرسی دولتی نسبت به حسابرسی تجاری سخت تر و دقیق تر گردید. شرایط کنترل داخلی اضافی به اوج رسید و گزارشات حسابرسی اضافی تصویب شد ( مانند : کنترل داخلی و رعایت مقررات مربوط به قوانین و مقررات فدرال ). در ضمن نمایندگان ایالتی و فدرالی متعددی حق بررسی یادداشت های حسابداری و حسابرسی ( کاربرگ های حسابرسی ) حسابدرس را داشتند و می توانستند حسابرسی های غیر استاندراد را به هیأت های حسابداری ایالتی گزارش کنند. ( فریمن و شولدرز ، ۱۹۹۹ ، صفحات ۸۰۷-۸۱۰). در این « دورة نخست » از حدود سال ۱۹۷۵ تا اواسط دهة ۱۹۸۰ ، شهرداری ها مشکلات مالی عظیمی در ارتباط با « رکود اقتصادی همراه با تورم » داشتند ،دورة تورم بالا با نرخ های بهرة سنگین همراه بود و با رکود مشخص گردید. به طور همزمان ، شهرها در پی یافتن با شرایط جدید حسابداری و حسابرسی بودند. GAO تحقیقاتی را بر اساس بررسی های کاربرگ های حسابرسی دولتی GAO منتشر نمود ( مدیر کل حسابداری ایالات متحده ، ۱۹۸۶ ) و درصد بالایی از حسابرسی های دولت را swo ای کاربرگ disteict های دانشگاه تگزاس غیر استاندارد بوده و بیش از ۱۵% بررسی ها را برای اقدام اصلاحی یا جزایی احتمالی به هیأت حسابداری رسمی ایالت تگزاس ارجاع دادند.
به طور کل اقتصاد ایالات متحده از اوایل دهة ۱۹۸۰ سیر صعودی داشت و از اوایل دهة ۱۹۹۰ رون

ق یافت. شهرداری ها در ابتدا به خاطر در آمدهای فزاینده ، ذینفع بوده اند انتظار می رود که شهرها به علت رونق اقتصادی ، در ابعاد قابلیت سوددهی مالی و به علت الزامات مهم قانونی در اقدامات و گزارشگری حسابداری و حسابرسی پیشرفت داشته باشند.
۳- بررسی مقالات
در اوایل دهة ۱۹۸۰ ، تحقیقات تجربی دولتی برای حسابداری به مرکز توجة مهمی بدل شدند. والاس (۱۹۸۱ ) ، ویلسون و هوارد (۱۹۸۲ ) ، لینگرام و کپلند (۱۹۸۲ ) و سایرین بازار اوراق قرضة شهرداری ها را مورد بررسی قرار دادند. عوامل حسابداری برای توضیح خطر ناتوانی در پرداخت در قیمت گذاری ( یا نرخ های بهره ) سهام منتشر شدة شهرداری مورد استفاده قرار گرفتند. به طور کل ، متغیرهای حسابداری تا حدودی بر هزینة بهرة خالص یا دیگر معیار خطر ناتوانی در پرداخت تأثیر گذار بودند. اصولاً
می توان این گونه توضیح داد که تکنیک های حسابداری و حسابرسی بهبود یافته با کاهش خطر و در نتیجه نرخ های بهرة پایین تر در ارتباط هستند.
ایوانز و پاتن (۱۹۸۳ ) از چار چوب نمایندگی و علامت دهی برای پیش بینی مشارکت و همکاری در گواهی تطبیق ( گواهی ابراز لیاقت فعلی یا CA ) انجمن مدیران مالی شهرداری ها ( MFOA ، انجمن مدیران مالی دولت فعلی یا GFOA ) استفاده کردند. وجود CM یک عامل توضیحی مهم به شمار می رفت. با این تصور که CM از طریق مشارکت در برنامة CA به طور مستقیم و غیر مستقیم منافعی به دست می آورد (ایوانز و پاتن ، ۱۹۸۳ ، صفحة ۱۵۱).
برای دریافت CA ، گروه GFOA ( هنگام ارائة مقالة ایوانز و پاتن این گروه یک گروه MFOA بود ) به بررسی گزارش های مالی دولت برای رعایت قوانین GAAP و سایر الزامات پرداخت. مشارکت به صورت داوطلبانه بود و امکان داشت شرکت کنندگان بازنده ( عدم دریافت گواهی ) یا برنده ( سود کننده ) ( دریافت CA ) باشند.
در مدل نظری ایوانز و پاتن ، وجود CA نشانة صلاحیت ( ارزش ) اجرایی بود. افشای مالی بهتر ، رتبه بندی های بالاتر اوراق قرضه ، بهرة اوراق قرضة کم و شناسایی مناسب. CM از پیامدهای دریافت CA به شمار می روند. CM نمایندة شهر است. مدیریت با صلاحیت ( با ارزش ) به نفع شهر و به طور غیر مستقیم به نفع CM است ( و سایر مدیران ). CA به عنوان عمل شخص CM مورد

توجه قرار میگیرد که بازار کار را به طور مناسب نشان می دهد. ( ایوانز و پاتن ، ۱۹۸۳ ، صفحة ۱۵۸ ).
CM با اشتیاق برای شغلی با پرداخت بالاتر در شهر بزرگ انگیزه هایی برای دریافت CA برای شهرداری محلی دارد.
ایوانز و پاتن (۱۹۸۳) با استفاده از یک مدل احتمالی با مشارکت CA به عنوان متغیر وابسته ، تئوری شان را عملاً مورد آزمایش قرار دادند.
نمونه شامل ۱۰۳۲ شهر با جمعیتی بالغ بر ۲۵۰۰۰ نفر می شد که در طی سال های ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۰ مورد اندازه گیری قرار گرفت. سه گروه عبارت بودند از ۱۹۳ برندة CA 79 بازندة CA و ۷۶۳ غیر شرکت کننده. نتایج احتمال نشان داد که شرکت کنندگان CA احتمالاً دارای CM بوده و تعداد آنه

ا نسبتاً بیشتر بوده و مسئولین شهرداری فعال تری داشته اند ( صفحة ۱۶۸ ). همچنین نقش CM در تصمیم گیری مشارکت CA مهم بود. ایوانز و پاتن ( ۱۹۸۷ ) تجزیه و تحلیل خود را در طی دورة مالی با مدلسازی تئوری و توسعة مدل های تجربی بسط دادند. داده های اضافی به وسیلة ارزیابی و بررسی به مدیران ارشد مالی شهرداری ها ارائه گردید. اطلاعات به سالهای ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۴ مربوط می شد. نقش CM در این تجزیه و تحلیل تغییری نکرد و نتایج یکسان بود. با وجود اینکه روش دولت ( M-C در مقابل C-M ) در نمونة کل اهمیت داشت اما در شهرهایی که جمعیت آنها بین ۲۵۰۰۰ تا ۶۰۰۰۰ نفر بود اهمیت چندانی نداشت.

در چندین تحقیق و بررسی دولتی ازدهة ۱۹۸۰ و اوایل دهة ۱۹۹۰ ، C-M به عنوان متغیر مستقلی برای نمونه های متعدد به حساب می آمد. به طور کل ، C-M متغیری مهم در زمینه های مختلف محسوب می شود. مورگان و پلیسرو (۱۹۸۰) به بررسی رابطة میان سیاست و ساختار دولت برای تعیین مالیات و هزینه پرداختند. آنها مدرکی ارادئه کردند مبنی بر اینکه شهرهای « اصلاح شده » ( با ساختار دولتی C-M ) نرخ های مالیاتی و هزینه کمتری داشتند.

قیمت فایل فقط 4,800 تومان

خرید

برچسب ها : مقاله در مورد ساختارهای دولت و حسابداری در شهرداری های بزرگ , پروژه دانشجویی , تحقیق در مورد ساختارهای دولت و حسابداری در شهرداری های بزرگ , خرید مقاله , دانلود پروژه , دانلود مقاله , دانلود مقاله در مورد ساختارهای دولت و حسابداری در شهرداری های بزرگ , دانلود مقاله ساختارهای دولت و حسابداری در شهرداری های بزرگ , دانلود مقاله فارسی , سایت مقاله , مقاله در مورد ساختارهای دولت و حسابداری در شهرداری های بزرگ

محمد غفوری تبار بازدید : 135 جمعه 18 تیر 1395 نظرات (0)

دانلود ترجمه مقاله ریسک و بازده به همراه متن انگلیسی

دانلود ترجمه مقاله ریسک و بازده به همراه متن انگلیسی دسته: برنامه نویسی
بازدید: 2 بار
فرمت فایل: docx
حجم فایل: 144 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 44

هنر سرمایه گذاری با ریسک و بازده تعریف می شود سرمایه گذاری به معنی قبول یک مقدار ریسک به ازای یک بازده مورد انتظار استبرای هر فرد قبل از ورود به بازار سهام این نکته کاملاً مهم است تا انواع مختلف ریسک و مخاطره را شناخته و آنها را اندازه گیری کندهمچنانکه که خواهیم دید برخی از این ریسک و بازده ها دارای تنوع هستند و برخی دیگر به این گونه نیستندمطمئن ش

قیمت فایل فقط 5,700 تومان

خرید

دانلود ترجمه مقاله ریسک و بازده به همراه متن انگلیسی

 

ریسک وبازده:
هنر سرمایه گذاری با ریسک و بازده تعریف می شود. سرمایه گذاری به معنی قبول یک مقدار ریسک به ازای یک بازده مورد انتظار است.برای هر فرد قبل از ورود به بازار سهام این نکته کاملاً مهم است تا انواع مختلف ریسک و مخاطره را شناخته و آنها را اندازه گیری کند.همچنانکه که خواهیم دید برخی از این ریسک و بازده ها دارای تنوع هستند و برخی دیگر به این گونه نیستند.مطمئن شوید که شما آماده پرداخت برای رسیک اضافی هستید.

زمانیکه یک سرمایه گذار یک دارایی را خریداری میکند (سهام ، اوراق قرضه ، یک شرکت ، اثر هنری و غیره ) این داراییها دارای یک بازده مورد انتظار هستند.برخی از سرمایه گذاران این بازده را بر حسب درصد مشخص میکنند در حالیکه دیگران امیدوارند که این بازده به صورت مثبت باشد.بازده مورد انتظار از نظر ریاضی به صورت درآمد +سرمایه پرداخت شده تعریف می شود.سهام خاص که عموماً در بخش تکنولوژی وجود دارند هیچ بازده (سود قابل تقسیم ) ندارند

زیرا آنها تمامی سودها را در موسسه سرمایه گذاری می کنند. در مورد رشد این سهام بازده مورد انتظار شما همان سرمایه است. به خاطر داشته باشید که سرمایه گذاری همانند یک خیابان دو طرفه است که بین سرمایه گذار و شرکتی که شما می خواهید در آن سرمایه گذاری کنید قرار گرفته است. اگر شما سهام یک شرکت (یا اوراق قرضه آنها) را خریداری کنید ، آنها به شما بابت این کار یک پاداش مناسب را می دهند که می توانید آن را ردر جای دیگر سرمایه گذاری

کنید. بنابراین بازده مورد انتظار بابت سرمایه گذاری یک سرمایه گذار باعث ایجاد یک سطح ریسک برای دارایی می شود.ریسک انواع مختلفی دارند که عبارتند از:

ریسک سیستماتیک:
این ریسکی است که نمی توانید آنرا متنوع کنید.زمانی که شما یک دارایی را خریداری می کنید عوامل متعددی در پی آن قرار می گیرند که می توانند بر بازده سرمایه گذاری (به صورت منفی یا مثبت )اثر بگذارند : نرخ ریسک سرمایه گذاری مجدد ، مخاطره بازار ، نرخ ریسک مبادله ، و ریسک قدرت خرید (تورم ) . هیچ راهی برای اینکه در دوره نوسان بتوانید از یک سهام خاص محافظت بکنید وجود ندارد. لطفاً به این نکته توجه داشته باشید که اگر چه شما نمی توانید در برابر این مخاطرات حفاظتی داشته باشید ولی راههایی وجود دارند که از انها دوری نمایید. یک را می تواند خرید یک بیمه با نرخ شناور است که از سهام هنگام افزایش منفی در نرخ بهره بازار حمایت میکند.

 

مخاطره غیر سیستماتیک:
این نوع مخاطره را می توان با داشتن یک پرتفولیو از اوراق بهادار متنوع نمود. مخاطرات قابل متنوع شده عبارتند از: مخاطره شرکت ، مخاطره مالی ، و مخاطره کشور . برای مثال اگر شما ۱۰۰۰۰ دلار داشته باشید و با آن سهام یک شرکت خانه سازی را بخرید شما ریسکتان را متنوع نکرده اید . اگر کل سهام بازار ترقی کنند ولی بخش مسکن تنزل پیدا کند ، سهام شما بازده ایی کمتر از کل بازار خواهد داشت.بسیاری از متخصصان سرمایه گذاری بر این باور هستند که داشتن یک سبد از ۱۰ تا ۱۵ گونه سهام بخشهای مختلف می تواند بخش بزرگی از ریسک غیر سیستماتیک را محدود کند .

مهمترین معیار برای ریسک اوراق انحراف استاندارد آن است. این یک معیار آماری از سابقه نوسان یک پورتفولیو در طی یک دوره ۵ یا ۱۰ ساله است. به عبارت ساده تر ، انحراف استاندارد نشان دهنده این است که بازده سرمایه گذاری تا چه حدودی در اطراف این مقدار میانگین نوسان می کند. برای محاسبه انحراف استاندارد لازم است که درصد بازده را برای یک سهام یا اوراق قرضه را تعیین کنید. آنگاه این مقادیر را با هم جمع کرده و بر تعداد اوراقی که از آنها استفاده می

کنید تقسیم کنید. عدد حاصل میانگین یا متوسط بازده را برای پورتفولیو در طی یک دوره زمانی بدست میدهد. شما میانگین را از بازده هر سال کسر کنید و آنرا به توان دو برسانید. سپس تمامی این اعداد به توان رسیده را با هم جمع ، مجموع را بر تعداد سالها تقسیم و مجذور آنها رامحاسبه کنید. مقذار به دست آمده همان انحراف استاندارد (انحراف از معیار) است. یک پورتفولیو در بین ۱ انحراف استاندارد (تعداد هر چه که باشد ) و در ۶۸% زمان حرکت می کند. این پورتفولیو

در بین ۲ انحراف استاندارد ودر ۹۸% زمان حرکت خواهد کرد. این یک روش مهم برای ارزیابی ریسک و بازده بالقوه برای یک پورتفولیو از اوراق بهادار است. این صفحه پیش فرض را از طریق سایت yahoo.com کنترل کنید ، در آنجا وارد بخش اندازه گیری آماری ریسک شوید.

 

ریسک (مخاطره)
مخاطره به معنی احتمال از دست دادن پولتان را در یک سرمایه گذار ی تعریف می کنند. تعریف تخصصی تر ریسک به معنی از دست دادن بازده در سرمایه گذار ی است .دارایی که داری بازده های نامنظم است پر مخاطره تر از دارایی که است که بازده آن به صورت آماری و آهسته تغییر می کند. برخی از سرمایه گذاریها بدون مخاطره هستند. به طور خاص سرمایه گذاری در سهام به معنی پذیرش مقداری ریسک است. اگر شما می خواهید در بازار سهام به یک توفیق ناگهانی برسید بایستی ریسک را بپذیرید. اگر شما تمام اندوخته زندگیتان را در یک سرمایه گذاری امن همانند یک حساب پس انداز، سرمایه گذار ی کنید ،با هیچ مخاطره ایی مواجه نخواهید شد ، اما بازده ایی که بدست می آورید ناچیر است و تورم باعث از دست رفتن ارزش سپرده گذاری شما می شود. بین ریسک و بازده یک موازنه برقرار است. ریسک کمتر به معنی بازده کمتر و ریسک بالاتر به معنی احتمال بازده بالاتر است. سطوح مخاطره به تصمیم گیری شخص بستگی دارد. این سطح به سن شما ، اهداف سرمایه گذاری ، زمان زندگی و اینکه شما می توانید زیان را تحمل کنید ، بستگی دارد.

انواع ریسک:
هنگام سرمایه گذاری در بازار سهام با دو نوع رسیک مواجه هستید : ریسک بازار و ریسک خاص

ریسک بازار
ارزش سهام معمولاً تمایل دارد که در جهت کل بازار حرکت کند. و حرکت سهام افراد به طور مشخص بر خلاف حرکت FTSE 100 غیر معمول است. این بدان دلیل است که سهام تحت تاثیر همان عواملی قرار می گیرد که کل سلامت اقتصاد را تحت تاثیر قرار می دهد (تورم ، نرخ بهره ، وضعیت GNP و غیره ). خود اینکه کل بازار می تواند سقوط کند یک ریسک است.

ریسک خاص:
ریسک خاص مربوط به یک نوع سهام خاص است. برای مثال اگر تولید یک شرکت سازنده خودرو بر اثر اعتصاب متوقف گردد ، این فقط یک عامل ریسک خاص است زیرا فقط بر سازندهخ خاصی تاثیر گذار است. سایر منابع ریسک خاص عبارتند از : اشتباهات ناشی از مدیریت شرکت ، ابداعات جدید از طرف شرکتهای رقیب و مقررات قانونی.

ریسک و بازده:
عموماً ریسک پذیری بیشتر در یک سرمایه گذاری به معنی آن است که بابت این ریسک بازده بالاتری مورد انتظار است. ریسک سرمایه گذاری به این معنی است که ارزش اوراق بهادار (سهام یا اوراق قرضه) بدون تغییر یا با کاهش مواجه خواهد شد. اما برای اینکه ارزیابی کنید که برای جبران ریسکی که شما قبول کرده اید چه بازده ایی لازم است ، بایستی براساس یک نرخ پایه عمل کنید. این نرخ را نرخ بدون مخاطره می نامند.

نرخ بدون ریسک:
نرخ بدون ریسک معمولاًدر ارتباط با سرمایه گذاری بون مخاطره مطرح می شود. در بیشتر مواقع این نرخ برای اوراق قرضه دولتی بلند مدت که به عنوان سرمایه گذاری بدون ریسک در نظر گرفته می شوند ، مطرح می گردند.

پاداش ریسک:
پاداش ریسک ،جایزه یک سرمایه گذار برای قبول ریسک است.این پاداش به مقدار انحرافی که یک دارایی از قیمت خریدش می تواند داشته باشد ،بستگی دارد.
بازده مخاطره اصلاح شده:
در مورد سرمایه گذاریهای با ریسک بالاتر (همانند سهام Small-cap) که انتظار میرود نوسان بیشتری نسبت به اوراق قرضه دولتی داشته باشند ، سرمایه گذاران انتظار بازده بیشتری مثلاً ۱۵% بیشتر از نرخ سرمایه گذاری بدون ریسک را دارند. اگر بازدهخ اوراق قرضه دولتی ۵% باشد آنگاه بازده اصلاح شده برای سرمایه گذاری با مخاطره بالاتر ۱۰%=۵-۱۵ است. بازده با ریسک اصلاح شده در هیچ کجا قید نمی شود ،زیرا یک مقدار فرضی است،ولی سعی می شود تا بهنگام تصمیم گیری در سرمایه گذاری این مقدار مد نظر قرار گیرد.بازده با ریسک اصلاح شده را می توانید با مقایسه بازده سرمایه گذاری نسبت به بازده سرمایه گذاری بدون مخاطره برآورد کنید.پس از آن لازم است که اگر بازده ،جبران کننده ریسکی است که شما با آن مواجه هستید ،می توانید تصمیم گیری کنید.
کاهش ریسک

ریسک خاص:
متنوع کردن می تواند باعث کاهش ریسک خاص در سرمایه گذاریهای افراد گردد.

ریسک بازار:
متنوع کردن نمی تواند باعث محدود شدن ریسک بازار گردد. شما ممکن است بتوانید ریسک بازار را با منتقل کردن پولتان به سرمایه گذاریهای با مخاطره کمتر ،ریسک بازار را کاهش دهید اما در اینصورت بازده کمتری را به دست خواهید آورد.

ریسک و بازده:
• بازده یک سرمایه اغلب با توجه به بازده دوره نگهداری آن اندازه گیری می شود:
تغییر در قیمت بعلاوه درآمد کسب شده بر حسب درصدی از قیمت اصلی بیان می شود. معیار بهتر می تواند به صورت زمان بندی تقسیم سود یا سایر پرداختیها و نرخ سرمایه گذاری مجدد آنها در نظر گرفته شود.
• بازده کلی برای یک سرمایه گذاری شامل دو بخش است:
بازده پیش بینی شده و بازده پیش بینی نشده.
بازده پیش بینی نشده هانگونه که از نام آنمشخص است به علت رویدادهای غیر منتظره است. به نظر میرسد که ریسک سرمایه گذاری ناشی از یک رویداد غیر منتظره است.
• مجموع ریسک یک دارایی به صورت ،میزان انحرافی که بازد ه های واقعی از بازده پیش بینی شده دارند مطرح می شود. یک معیا متداول انحراف استاندارد است ، البته برای بسیاری از سرمایه گذاران ریسک منفی از نوسان بازده پر اهمیت تر است. برای مدیران اوراق قرضه ریسک بازده کمتر از معمول معیاری است که ارتباط بیشتری با ریسک دارد.
• اگر شخصی تصور کند که بازده ها به صورت نرمال توزیع شده اند ، آنگاه واریانس (یا مجذور انحراف استاندارد ) یک معیار مناسب برای ریسک خواهد بود ،زیرا توزیع نرمال به صورت متقارن است و به طور کامل توسط ارزش مورد انتظار و واریانس قابل توضیح است. مدراکی وجود دارد که نشان می دهند منحنی های بازده های سهام – ارزش نسبت به منحنیهای پیش بینی بوسیله توزیع نرمال کشیده تر هستند.

• ریسکهای سیستماتیک ( که ریسک بازار نیز نامیده می شوند) رویدادهای غیر منتظره ایی هستند که تمامی داراییها را با نسبتهای مختلف تحت تاثیر قرار می دهند ، زیرا این رویدادها اقتصادی هستند. ریسکهای غیر سیستماتیک رویدادهای غیر منتظره ایی هستند که بریک دارایی خاص یا مجموعه ایی از داراییها اثر میگذارد . ریسکهای غیر سیستماتیک را ریسکهای خاص یا ریسک دارایی خاص نیز می نامند.

• سرمایه گذاران با یک تعادی بین ریسک و بازده مورد انتظار مواجه هستند. اطلاعات تاریخی نشان می دهند که داراییهای با درجه کمتر ریسک بازده ایی کمتر از حد متوسط را نسبت به داراییهای با ریسک بالاتر ، ارائه می دهند.

• تغییر اوراق قرضه از یک پورتفولیوی ریسک دار به یک دارایی بدون ریسک ساده ترین راه برای کاهش ریسک است.روش دیگر به صورت متنوع کردن پورتفولیوی ریسک دار است.

• اوراق قرضه دولتی ایالات متحده فقط یک دارایی بدون ریسک با ارزش اسمی است. با اینهمه انحراف استاندارد از نرخ واقعی در مورد اوراق قرضه دولتی در مقایسه با سایر داراییها همانند اوراق قرضه بلند مدت و سهام عادی کمتر است ، بنابراین برای هدف تحلیلی ما ، فرض می کنیم که اوراق قرضه دولتی یک دارایی بدون ریسک است. علاوه بر اوراق قرضه دولتی ، اوراق در بازار پول نیز دارای تعهدات مطمئن کوتاه مدت همانند اوراق تجاری و cd ها هستند. این موارد مستلزم کمی ریسک هستند اما نسبت به سایر داراییهای دارای ریسک از ریسک کمتری برخوردار می باشند. برای ساده شدن بحث ما فرض میکنیم که اوراق در بازار پول نیز داراییهای بدون ریسک هستند.

• یک پورتفولیوی سرمایه گذاری دارای ریسک ( که درا اینجا به آن دارایی ریسک دار گفته می شود ) را می توان با توجه به نسبت پاداش به تغییر پذیری مشخص نمود.این نسبت همان شیب خط تخصیص سرمایه است (CAL) ، خطی که بین دارایی بدون ریسک تا دارایی ریسک دار رسم می شود. تمامی ترکیبات داراییهای بدون ریسک و با ریسک با توجه به این خط تعیین می شوند. سرمایه گذاران یک شیب تند را برای CAL ترجیح میدهند زیرا برای هر سطح از مخاطره بازده بالاتری را پیش بینی می کند. اگر میزان وام گرفتن بیش از مقدار وام دادن باشد CAL در نقطه مربوط به سرمایه گذاری ۱۰۰% در پورتفولیوی کاملاً ریسک دار به صورت پیچ خورده خواهد بود.

• یک سرمایه گذار ترجیح می دهد که انتخابی از بین پورتفولیوهای رو خط تخصیص سرمایه که از ریسک دور باشند، داشته باشد .سرمایه گذاران ریسک گریز در اینصورت به سمت اوراق قرضه دولتی گرایش پیدا خواهند کرد. سرمایه گذاران ریسک پذیر پورتفولیوهایی از داراییهای با مخاطره را انتخاب خواهند کرد.
• خط بازار سرمایه همان خط تخصیص سرمایه است که با استفاده از یک استراتژی انفعالی سرمایه گذاری رسم میشود و با یک پورتفولیوی مشخص در بازار همانند Standard & Poor’s 500 به عنوان یک دارایی با ریسک سروکار دارد.

ریسک نرخ بهره:
• حتی قرادادهای بدون ریسک همانند اوراق قرضه دولتی نیز در معرض خطر نرخ بهره قرار دارند.معمولاً اوراق بلند مدت تر نسبت به اوراق کوتاه مدت حساسیت بیشتری به تغییرات نرخ بهره دارند. اندازه گیری عمر متوسط یک اوراق که مدت Macaulay نام دارد ، به صورت میانگین وزنی زمانها تا هر پرداخت بوسیله سهام به ارزشهای متناسب با ارزش فعلی پرداخت تعریف شده است.

• مدت Macaulay افق زمانی را پس از آنکه بازده اوراق به صورت واقعی مشخص شد را اندازه گیری می کند. در طی زمان ، زیان (سود) حاصل از تغییر قیمت بوسیله سود (زیان ) سرمایه گذاری مجدد کوپن بهره جبران می شود.

• مدت اصلاح شده یک معیار مستقیم است که حساسیت ارزش اوراق را به تغییرات در بازده آنها را اندازه گیری می کند. مدت اصلاح شده به صورت
(۱+بازده)/ مدت Macaulay تعریف می شود.

• مدت بقا تنها یک برآورد از تغییر درصد ارزش یک اوراق در برابر ۱% تغییر در بازده است. فرض شده است که در یک منحنی مستقیم برای بازده ، تغییرات به موازات منحنی است و فقط زمانی عمل می کنند که تغییرات کوچکی در بازده (همانند ۱۰ نقطه مبنایی) بروز کرده باشد.
• سر رسید طولانی تر ،بازده کمتر و کوپن کوچکتر و کم تکرارتر باعث بزرگتر شدن دوره دوام می شود. دوره دوام Macaulay برای یک اوراق قرضه بدون کوپن تقریباً معادل سر رسید آن است.

• اندازه گیری مقدار شیب منحنی مقدار تغییرات در دوره دوام را براثر تغییر در تاریخ سررسید را نشان می دهد.
• شیب مثبت ، که برای بیشتر اوراق صادق است ، نشان دهنده این واقعیت است که حساسیت قیمتی ، که به صورت دوره دوام اندازه گیری می شود ، با افزایش بازده ،کاهش و با کاهش بازده ، افزایش می یابد. شیب مثبت به عنوان یک ویژگی برای اوراق در نظر گرفته می شود ،مخصوصاً زمتنی که بازده های متغیر باشد. اوراق قابل فراخوانی همانند اوراق تضمین شده ایالات متحده در برخی مناطق بازده دارای شیب منفی هستند.
• دوره دوام افزایشی است یعنی اینکه دوره دوام یک پورتفولیو از اوراق قرضه مجموع وزنی دوره دوام هر اوراق قرضه است.ازآنجاییکه دوره دوام و شیب ارزش ریسک را اندازه گیری می کنند ، آنها می توانند برای مدیریت پورتفولیوی اوراق قرضه بکار گرفته شوند.

• سیاستهای ایمن سازی از مشخصه های مدیریت پورتفولیو با در آمد ثابت است. اینگونه استراتژیها باعث می شوند که افراد یا شرکتها در برابر تغییرات نرخ بهره ایمن گردند. این ایمن سازی میتواند به شکل ایمن سازی ارزش خالص یا ایمن سازی ارزش انباشته آتی پورتفولیوی با درآمد ثابت باشد. ایمن سازی یک طرح کاملاً سرمایه ایی با هماهنگ کردن دوره دوام داراییها و بدهیها بدست می آید. برای نگهداشتن وضعیت ایمن شده در مقابل تغییرات زمانی و نرخ بهره لازم است که پورتفولیو به صورت دوره ایی موازنه گردد.

• یک فرم بسیار جهت در برای ایمن سازی ، تخصیص یا هماهنگ کردن گردش وجوه نقد است. اگر یک پورتفولیو به طور صحیح گردش وجوه نقد را با بدهیهای بودجه بندی شده هماهنگ کند ، دیگر نیازی به موازنه مجدد نمی باشد.

ریسک کیفیت بستانکاری:
• برای سالیان متمادی ، موسسات مالی و دانشگاهی در تلاش بودند تا ضررهای ناشی از ریسک بستانکاری را پیش بینی کنند.بهترین روش شناخته شده بر اساس Altman’s Z-score است که در آن با استفاده از اطلاعات مالی شرکت ، بدنبال وضعیتهای بدون اشکال می گردند.

• روش جدیدتر CreditMetrics نوسانات را بر اساس upgrades, downgrades, and defaults پیش بینی می کند. اطلاعات تاریخی برای تعیین انحراف پیش بینی در مورد یک رویداد بستانکاری احتمالی که شامل upgrades and downgrades و حذف defaults است ، بکار گرفته می شود.
• برای مثال محاسبات CreditMetrics احتمال تغییر نرخ جاری اوراق را با توجه به سایر نرخها و در طی یک زمان مشخص ،نشان می دهند. هر جابجایی باعث تغیر در ارزش بر آورد شده می گردد (با استفاده از اطلاعات تاریخی در مورد بستانکاری یا نرخهای احیا شده به صورت default ). هر مقدار به دست آمده با احتمال ایجاد یک توزیع از ارزش در بین هر وضعیت بستانکاری ناش از این مقدار ارزش گذاری می شود.در اینحالت ارزش مورد انتظار دارایی و نوسان ارزشی محاسبه می شود.
• برای محاسبه نوسان ارزش پورتفولیو ناشی از نوسان ارزش داراییهای خاص لازم است که همبستگی بین تغییرات کیفی بستانکاری محاسبه گردد.با توجه به این که اینگونه موارد را نمی توان مستقیماً از روی اطلاعات تاریخی مشاهده کرد ، یک راه این است که این اطلاعات را از همبستگی تاریخی دارایی ، که از مجموعه حقوق صاحبان شرکت بدست میآید ، استنتاج کنیم. البته از راههای مختلف دیگری همانند ، یک همبستگی ساده ثابت ، نیز می توان استفاده کرد.

ابعاد ظرفیت ریسک را می توان به ۵ گروه تقسیم کرد که به صورت زیر تعریف می شوند:
ابعاد پنجگانه ظرفیت ریسک
بعد اول: افق زمانی و نیازهای نقدینگی
بعد افق زمانی و نیازهای نقدینگی نشان میدهد که چگونه سرمایه گذاران می توانند به سرعت پول خود را از این سرمایه گذاریها خارج کنند. نمره کم به معنی این است که یک سرمایه گذار ممکناست در کمتر از دو سال به پول خود نیاز داشته باشد. اعداد بالاتر به این معنا است که یک سرمایه گذار ممکن است پول خود را در ۱۰ سال یا بیشتر برداشت کند. هر چه سرمایه گذار مدت طولانی تری پول خود را در یک دارایی با بازده مشخص شده برای حداقل بیست سال نگه دارد ،احتمال اینکه بازده انباشته کمتری بدست آورد کاهش می یابد. نمودار سریهای زمانی اهمیت افق زمانی و ریسک و بازده مرتبط با آنرا نشان می دهد .
بعد دوم: گرایش به سمت ریسک

بعد گرایش به سمت ریسک میزان تمایل یا عدم تمایل به ریسک را بر آورد می کند. ریسک به صورت “احتمال ضرر ” تعریف می شود و این بعد توانایی تحمل کاهش در ارزش سرمایه گذاری به علت ریسک را نشان می دهد. اگر هیچ کاهشی وجود نداشته باشد ،هیچ ریسکی وجود ندارد و هیچ دلیلی برای سرمایه گذاری و کسب در آمد موجود نخواهد بود.در آمدهای بالا بدون پذیرش ریسک امکان پذیر نخواهد بود. اعداد بالا نشان دهنده پذیرش سرمایه گذاری با ریسک بالا برای بدست آوردن درآمدهای بالقوه بالاتر است.اعداد کمتر نشان دهنده عدم تمایل به ریسک و سرمایه گذاری با احتیاط است. گرایش به سمت ریسک بالا به شخصیت افراد ، تجربه ، گرایش به سمت قمار ، یا عوامل دیگر بستگی دارد.از بین تمامی ابعاد ظرفیت ریسک ، این بعد برای مشخص شدن از همه مشکلتر است، زیرا یک مقدار غیر قابل رویت می باشد. شکل ۲-۱۰ ارتباط بین ریسک پذیری ، افق زمانی و پورتفولیوهای بهینه را نشان می دهد.

بعد سوم: ارزش خالص
بعد ارزش خالص ظرفیت مرتبط با سطوح مختلف ریسک را در سرمایه گذاریها نشان می دهد .ارزش خالص بالا تکیه گاهی را برای نیازهای نا مشخص آتی ایجاد می کند. از آنجاییکه زندگی غیر قابل پیش بینی است ، ما نمی توانیم نیازهای فردا را به طور کامل مشخص کنیم . هر چه دارایی بیشتری انوخته باشیم فرد در معرض ریسک بیشتری قرار خواهد داشت.ارزش خالص بالاتر ،ظرفیت پذیرش ریسک را نیز بالاتر می برد.

قیمت فایل فقط 5,700 تومان

خرید

برچسب ها : دانلود ترجمه مقاله ریسک و بازده به همراه متن انگلیسی , پروژه دانشجویی , تحقیق در مورد دانلود مقاله ترجمه شده ریسک وبازده به همراه متن انگلیسی , خرید مقاله , دانلود پروژه , دانلود مقاله , دانلود مقاله دانلود مقاله ترجمه شده ریسک وبازده به همراه متن انگلیسی , دانلود مقاله در مورد دانلود مقاله ترجمه شده ده فایده سازمان تجارت جهانی به همراه متن انگلیسی , دانلود مقاله فارسی , سایت مقاله , مقاله در مورد دانلو

محمد غفوری تبار بازدید : 295 جمعه 18 تیر 1395 نظرات (0)

ارزیابی NIMSAD از فرایند یكپارچه منطقی (RUP)

ارزیابی NIMSAD از فرایند یكپارچه منطقی (RUP) دسته: حسابداری
بازدید: 6 بار
فرمت فایل: docx
حجم فایل: 26 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 15

فرایند یكپارچه منطقی (RUP) یك اسلوب سیستمهای اطلاعاتی است كه امروزه در وسیع‏ترین حالت استفاده می‏شود طراحان اصلی آن سه نفر هستند به نامهای ایوار یاكوبس، جرادی بوچ و جیمز رامبو، كه همچنین زبان نمونه‏سازی یكپارچه را هم طرح كرده‏اند این فرایند اساساً مبتنی بر خط مشی (روش) اریكسون، ابجكتوری و خط مشی منطقی (عقلانی) است كه در سال ۱۹۹۵ با فرایند ابجكتوری

قیمت فایل فقط 4,800 تومان

خرید

ارزیابی NIMSAD از فرایند یكپارچه منطقی (RUP)


مقدمه:
فرایند یكپارچه منطقی (RUP) یك اسلوب سیستمهای اطلاعاتی است كه امروزه در وسیع‏ترین حالت استفاده می‏شود. طراحان اصلی آن سه نفر هستند به نامهای ایوار یاكوبس، جرادی بوچ و جیمز رامبو، كه همچنین زبان نمونه‏سازی یكپارچه را هم طرح كرده‏اند. این فرایند اساساً مبتنی بر خط مشی (روش) اریكسون، ابجكتوری و خط مشی منطقی (عقلانی) است كه در سال ۱۹۹۵ با فرایند ابجكتوری منطقی تركیب شدند. زبان مدل سازی (نمونه‏سازی) یكپارچه به همراه تجربه‏ای از شركت Rational، فرایند یكپارچه منطقی را تشكیل داد.

فرایند یكپارچه یك فرایند توسعه نرم‏افزاری است كه مجموعه‏ای است از فعالیتهای مورد نیاز برای تبدیل نیازمندیهای كاربران به یك سیستم نرم‏افزاری، اما به عنوان یك چارچوب كلی فرایند هم دیده می‏شود كه می‏تواند برای مقاصد مختلف، اختصاصی شود.
سه وجه فرایند یكپارچه عبارتند از:

– حالت كاربری(استفاده)- مورد – حالت متمركز بر ساختار
– و افزایشی
مراحل اصلی برای یك پروژه RUP با توجه به [۲ ] عبارتند از:
 گرد هم آورید تیم (گروه) را

 تصمیم بگیرید كه كدام سیستم بنا خواهد شد (ظاهراً انتخاب دیگری به جز بنای یك سیستم وجود ندارد)؛
 یك مدل استفاده- مورد و یك مدل اولیه UI را بنا كنید؛

 از توسعه‏های فرایند UML برای بنای یك مدل تحلیل هدف استفاده كنید؛
 از جنبه‏های دیگر متداول UML برای دیاگرامهای طراحی، دسته‏بندی، حالت و مرحله و نظایر اینها استفاده كنید؛
 در حین اختصاص دسته‏ها به واحدها و بسته‏ها، به معماری آنها توجه دقیق كنید؛
 طرح خود را به وسیله مدل استفاده- مورد آزمایش كنید این كار نتایج عالی را خواهد داد؛
 طرح را به عمل درآورید.

عنصر۱: وضعیت مسئله:
این روش شناسی به مفهوم، مرتبط است. این امر به خصوص در دو جریان كاری اصلی یعنی نیازمندیها و تحلیل، كه مهمترین عوامل در فاز اول (شروع، جزئیات) هستند، دیده می‏شود اما همه اینها در طول فرایند قرار دارند به خاطر طبیعت ذاتی آن.

همانگونه كه گفته شد: فرایند یكپارچه یك فرایند پیش رونده از طریق سیستم استفاده- مورد می‏باشد. یعنی تمام فرایند توسط مسیری كه كاربر با سیستم تعامل می‏كند، كنترل می‏شود. هر مدل ایجاد شده می‏تواند نشانی از یك مورد استفاده را داشته باشد. اینكه فرایند یكپارچه بر معماری متمركز است بدین معناست كه از ابتدای شروع فرایند تاكید شدیدی بر معماری سیستمهای اطلاعاتی وجود دارد. این شامل سخت‏افزار و چارچوبهای مورد استفاده و نیز گسترش و زبانهای برنامه‏نویسی هم می‏شود.

علاوه براین دو مفهوم اختیاری در جریان كاری «نیازمندیها» وجود دارد كه تسلط یافتن بر محیط كاری تجاری را پشتیبانی می‏كند:
 مدل قلمرو: یك دیاگرام دسته UML كه مهمترین انواع اهداف را در زمینه سیستم، به دست می‏آورد.
 مدل تجاری: تكنیك درك فرایندهای تجاری یك سازمان.

این مدل یك مدل تجاری را شبیه مدل كاربری- مورد برای سیستم نرم‏افزاری از منظر استفاده (كاربری) و طرح‏های كلی ارائه می‏كند كه چگونه برای كاربران خود، ارزش (بهاء) می‏آفریند. همچنین یك مدل هدف تجاری دارد كه نهادهای تجاری را همانند مدل قلمرو، تشریح می‏كند.
اما جدا از آنچه درباره وضعیت مسئله گفته شد، این یك روش پوزیتوسیستمی (مثبت گرایی) است. به نظر می‏رسد كه فقط با مشخصات سیستم مرتبط است. RUP هیچ چیزی برای گفتن درباره نیازمندیهای تجاری یا مدل‏سازی فرایند تجارت ندارد به جز اینكه موارد كاربری كافی هستند.
عنصر۲: روش شناسی كاربر (حل كننده مسئله):

RUP، متدولوژی كاربر را با مفهوم كارگر (ایجاد كننده) استفاده می‏كند.
ارزیابی ایجاد بنای ذهنی: حل كنندگان مسئله و نقش‏های مختلف آنان، كارگران (ایجاد كنندگان) هستند. هر كارگر نوعی انتزاع انسانی را به همراه قابلیت‏های مورد نیاز در مهندسی نرم‏افزار، از خود نشان می‏دهد. وقتی یك پروژه كارمندان خود را جذب می‏كند، یك كارگر از خود اطلاعات و قابلیتهایی را نشان می‏دهد كه یك نفر نیاز دارد برای انجام آن كار، همانطور كه آن كارگر در این پروژه نیازمند آن است. در روش‏شناسی، كارگر در ابتدا در قالب مسئولیتش توصیف می‏شود.
سطوح علاقه بنای ذهنی: آنچه كه یك كابر باید بداند، بیشتر به نقش او در انجام فرایند بستگی دارد یعنی آنچه كه او هست. هر فرد انجام دهنده

كار (كارگر) باید اطلاعاتی را از UML، تصویر خوبی از فرایند كلی و مسئولیت خاص وی در این فرایند داشته باشد. عموماً انجام دهندگان كار عبارتند از:
 تحلیل گران سیستم و مشخص كنندگان استفاده- مورد: انجام دهندگان كار با بالاترین سطح مهارت‏ها، آنان دارای مهارت در تحلیل فرایند تجارت و سازمانها و دارای تجربه و قدرت تحلیل خوبی هستند.

 طراحان واسطه بین كاربر و ابزار: اینان دارای مهارتهای فنی و گرافیكی خوبی هستند.
 آرشیتكت: آرشیتكت (معمار) هم نیازمند مهارت است اما بیشتر از جنبه فنی. او همچنین نیازمند درك موارد استفاده جهت انجام اهداف خود می‏باشد.
 مهندس استفاده- مورد، مهندس اجزاء، ایجاد كننده سیستم: اینها در اصل نیاز به مهارتهای فنی دارند چون فقط بر اساس موارد- استفاده، طراحی و اجراء می‏كنند.
 طراح آزمایش: دارای مهارتهای فنی بالا همچنین درك خوب از فرایندها
 آزمایش كننده سیستم: مهارتهای فنی
عنصر سوم، مرحله اول: فهم وضعیت ارتباط

این مرحله ارتباط كاملی با جریان كار هسته‏ای یعنی كسب نیازمندیها دارد و نقاط شروع مختلفی را مانند مدل تجاری، یك مدل قلمرو یا یك مشخصه نیازمندی كامل و مفصل از مشتری فراهم می‏كند. بعد از آن چند مرحله دیگر به انجام می‏رسند. در ابتدا یك لیست جنبه‏های مختلف از موضوع ایجاد می‏شود كه در حین فرایند، بخاطر وسیعتر یا كوچكتر می‏شود. ثانیاً كاربر باید فهم و دركی از زمینه و متن سیستم داشته باشد. برای بیان زمینه و متن یك سیستم، دو روش وجود دارند كه عبارتند از مدل تجاری و مدل قلمرو. نام نهادن اهداف هم برای ساختن فرهنگی از عبارات استفاده می‏شود كه به ارتباط كمك می‏كند. سومین مورد، كسب نیازمندیهای وظیفه‏ای به كمك “استفاده- مورد“ هاست. نهایتاً نیازمندیهای غیروظیفه هم كسب می‏شوند. این مورد در طبیعت تكرار گونه فرایند، تاكید زیادی بر بازتاب-در- عمل دارد. نیازمندیها و مرزهای سیستم به همراه هر تكرار مجدداً ارزیابی می‏شوند.

تكنیك‏ها و مدلهای بازرسی:
همانطوری كه در بالا گفته شد لیست جنبه‏ها توسعه می‏یابد، كه ممكن است شامل وضعیت، هزینه تخمینی و اولویت باشد. این امر در مدیریت نیازها در خلال فرایند كمك می‏كند. در عنصر۱ مدل تجاری و مدل قلمرو توضیح داده شدند كه می‏توانند برای فهم و درك زمینه سیستم و كسب نیازها به كار روند. هنوز در جریان كاری “نیازمندیها“ مدلهای استفاده- مورد وجود دارند كه توصیف یك تشخیص به كار می‏روند. آنها تشریح می‏كنند كه چگونه یك كاربر با سیستم كار می‏كند. هر نوعی از كاربران به عنوان یك یا بیشتر نقش، عمل می‏كند. هر سیستم خارجی كه این سیستم با آن در تعادل است، هم به عنوان ایفا كننده یك نقش عمل می‏كند. جریان رویدادها برای هر مورد استفاده (use- Case) می‏تواند به عنوان یك توصیف جداگانه از مراحل عمل مورد استفاده‏ها به كار آید. همچنین دیاگرامهای وضعیت می‏توانند برای توصیف یك مورد- استفاده به كار گرفته شوند.

عنصر۳، مرحله ۲:
انجام تشخیص: برای انجام تشخیص RUP از دیاگرامهایی كه در جریان كاری نیازمندیها توسعه یافته، استفاده می‏كند. آنها در یك سطح مفهومی یا منطقی بیشترند و هیچ چیزی درباره سطح فیزیكی گفته نمی‏شود. RUP بیان می‏كند كه نیازمندیهایی می‏توانند وجود داشته باشند كه نمی‏توانند خودكار (اتومات) شوند و به وسیله یك سیستم اطلاعاتی حل می‏شوند.

عنصر۳، مرحله۳:
RUP حقیقتاً با این مرحله به دور از جریان كاری نیازمندیها، ارتباط ندارد اما قبلاً تصمیمات، وضعیت مطلوب را ساخته‏اند. هیچ مقایسه‏ای بین حالت فعلی و حالت مطلوب وجود ندارد. همچنین هیچ گونه پرسش مستقیمی درباره تمایلات و نیازهای مشتری وجود ندارد اما RUP بیان می‏كند كه آنها باید در كارگاههایی تحلیل گران و مشتریان مشاركت می‏كنند، تحت مطالعه و كار قرار گیرند.
عنصر۳، مرحله۴:

تعریف كردن مسئله‏ها: RUP بر قلمرو سیستمهای اطلاعاتی تمركز می‏كند. مدل‏سازی تجاری فقط برای زمینه سیستم و نه برای متمایزكردن و شناساندن مسائل در تجارت به كار می‏آید.
عنصر۳، مرحله۵:
استنتاج یك سیستم فكری (ذهنی): جریانهای اصلی كاری یعنی نیازمندیها و تحلیل، در این مرحله استفاده می‏شوند. از این مرحله تاثیر زیادی بر فرایند یكپارچه دارد و درباره حالت فعلی و درباره مسائل كمتر می‏گوید اما راهنمایی‏های مستقیمی دربارهایجاد نیازها و چگونگی به عمل آوردن این نیازها دارد.
عنصر۳، مرحله۶: انجام طراحی مفهومی/ منطقی

این مرحله، جریان كاری طراحی را در سیستم یكپارچه در بر می‏گیرد. ورودی این جریان كاری، مدل تحلیلی است و مدل طراحی را ایجاد می‏كند كه طرحی از اجراء دارد. این مرحله از طریق دیاگرام‏های دسته‏ای انجام می‏شود. علاوه براین دیاگرامهای تعاملی هم وجود دارند كه مراحل عمل را در حالت استفاده مدلسازی می‏كنند. این می‏تواند یك دیاگرام همكاری یا یك دیاگرام مرحله‏ای باشد كه این دومی بر سفارش به موقع تاكید می‏كند، همه اینها با توصیف متنی به نام طراحی جریان رویدادها همراه است. اجرای نیازمندیها هم یك توصیف متنی است اما نیازمندیهای غیر وظیفه‏ای را در اختیار می‏گیرد كه باید هنگام اجرا در خاطر سپرده

شوند. این سیستم به دو سیستم زیر مجموعه تقسیم می‏شود و فصل مشتركهای آنان از هم متمایز می‏باشد. آنها در گره‏های متفاوتی در یك مدل آرایش منابع قرار دارند. توصیف معماری نمایی از مدل آرایش منابع است.
برای بعضی از اهداف در مدل، مناسب است كه رفتار از طریق یك دیاگرام وضعیت مدلسازی شود كه انتقال به وضعیت متفاوت را در دسته همطراز طراحی خود، توصیف می‏كند.
عنصر۳، مرحله۷: برنامه ریزی برای طراحی فیزیكی
در حقیقت طراحی فیزیكی از طراحی منطقی در فرایند یكپارچه جدا نیست. این امر از طریق طراحی مستقیم دیاگرامهای دسته‏بندی‏ها به زبانهای برنامه‏ریزی مبتنی بر هدف محقق خواهد شد. علاوه بر این، مهندس اجزاء است كه سیستمهای زیر مجموعه را طراحی و همینطور اجرا می‏كند. بنابراین مرحله ۷ می‏تواند هم در طراحی جریان كاری و هم در انجام آن، قرار بگیرد.
مدل مهم در اجرا، اجزاء (Component) است كه شكل فیزیكی عناصر مدل است و می‏تواند شامل موارد اجرائی، پرونده‏ها، جداول و مدارك باشد. همچنین یك توصیف معماری وجود دارد كه شامل یك نمای معماری از مدل اجراء می‏باشد.
عنصر۳، مرحله۸: اجرای طرح

این بخشی از جریان كاری اجراء است كه در آن اجرای واقعی انجام می‏شود. مدلهای انجام كار در “عمل” قرار داده می‏شوند و زیر مجموعه‏های سیستم كامل می‏شوند. نهایتاً اجزاء در گره‏ها می‏شوند. فرایند یكپارچه تاكیدی بر آزمایش سیستم هم دارد. یك جریان كاری هسته‏ای به نام آزمایش وجود دارد كه در حین هر تعاملی اجراء می‏شود و مدلهای آزمایش را ایجاد می‏كند كه بر مبنای “استفاده- مورد” های جریانهای كاری قبلی می‏باشد. برای هر مورد آزمایش، یك یا بیشتر روند، توسعه داده می‏شود. بعضی آزمایش‏ها می‏توانند توسط اجزاء آزمایش بطور خودكار (اتومات) درآیند.
عنصر۴: ارزیابی:

RUP هیچگونه فاز ارزیابی ندارد اما ارزیابی را در تمام فازها انجام می‏دهد. فاز انتقال برای ارزیابی تمام پروژه است. در پایان فاز انتقال كه البته پایان پروژه در اصطلاح بودجه‏ریزی هم هست، مدیر پروژه یك گروه را گرد هم می‏آورد تا جدول واقعی زمان، نفر- ساعت، هزینه، نرخ‏های نقص و سایر موارد را در رابطه با موارد زیر بررسی كنند كه:

 آیا پروژه به اهداف از قبل برنامه ریزی شده رسیده است؟
 اطمینان حاصل كنند كه چرا به اهداف خود نرسیده است (در صورت نرسیدن)
 یافته‏ها و داده‏های پروژه را به پایگاه داده‏های شركت، جهت استفاده‏های آینده، اضافه نمایند.
موفقیت اقتصادی هم با استفاده از طرح تجارتی ارزیابی می‏شود و مدیر پروژه یك گروه كوچك را گرد هم می‏آورد تا فاز انتقالی را ایجاد و به مراحل بعدی منتقل سازند.

خلاصه:
RUP دارای چندین جنبه مثبت در مقایسه با روش‏های قدیمی است و از UML استفاده می‏كند و چندین تكنیك خاص OO را شامل می‏شود. مهمترین این موارد، استفاده این سیستم از “موارد- استفاده” ها جهت شناسایی و آزمایش است. این سیستم كاملاً پیشرونده تدریجی است و برای یك كاربر ابزار، بخوبی مناسبت دارد. RUP گفته می‏شود كه بر مبنای معماری پیش می‏رود، همچنین جنبه‏ای مثبت دارد و باید گفت كه دارای نهای محدودی از معماری به عنوان ساختار صرف است. RUP هیچ چیزی برای گفتن درباره نیازمندیهای تجاری و یا مدل‏سازی فرایند تجاری ندارد به جز اینكه موارد- استفاده‏ها كافی است. یك مزیت RUP هم یك عیب آن محسوب می‏شود. وابسته بودن آن به ابزار یك پشتیبان، بسیاری از سازمانها را در استفاده از آن مشكل می‏كند. همچنین هیچ چیزی در RUP درباره طراحی GUI وجود ندارد. مقادیر در RUP اختصاصی نیستند اگرچه انتظار می‏رود كه جمع‏آوری شده‏اند. شاید بدترین جنبه RUP به عنوان یك فرایند مدرن، اندازه زیاد آن باشد كه بیش از ۱۷۰۰ صفحه است كه وزن كمی نیست.


فهرست:
• مقدمه
• عنصر۱: وضعیت مسئله
• عنصر۲: روش شناسی كاربر (حل كننده مشكل یا مسئله)
• عنصر ۳، مرحله۱: درك وضعیت
• عنصر۳، مرحله۲: انجام تشخیص
• عنصر ۳، مرحله۳: تعریف كردن طرح كلی تشخیص
• عنصر۳، مرحله۴: تعریف كردن مسائل
• عنصر۳، مرحله۵: استنتاج یك سیستم فكری
• عنصر۳، مرحله۶: انجام طراحی مصنوعی/منطقی
• عنصر۳، مرحله۷: انجام طراحی فیزیكی
• عنصر۳، مرحله۸: اجرای طرح
• عنصر۴: ارزیابی
• خلاصه

قیمت فایل فقط 4,800 تومان

خرید

برچسب ها : ارزیابی NIMSAD از فرایند یكپارچه منطقی (RUP) , پروژه دانشجویی , تحقیق در مورد ارزیابی NIMSAD از فرایند یكپارچه منطقی (RUP) , خرید مقاله , دانلود پروژه , دانلود مقاله , دانلود مقاله ارزیابی NIMSAD از فرایند یكپارچه منطقی (RUP) دانلود مقاله در مورد ارزیابی NIMSAD از فرایند یكپارچه منطقی (RUP) , دانلود مقاله فارسی , سایت مقاله مقاله در مورد ارزیابی NIMSAD از فرایند یكپارچه منطقی (RUP) , ارزیابی NIM

درباره ما
دانلود پروژه , مقاله , تحقیق ، پایان نامه ، طرح توجیهی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 6664
  • کل نظرات : 50
  • افراد آنلاین : 92
  • تعداد اعضا : 19
  • آی پی امروز : 452
  • آی پی دیروز : 114
  • بازدید امروز : 2,647
  • باردید دیروز : 240
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 12,779
  • بازدید ماه : 12,779
  • بازدید سال : 131,269
  • بازدید کلی : 1,986,203